مهدیه رضاقلی زاده؛ مجید آقایی
چکیده
با توجه به این که کشور ایران طی سالهای اخیر با نوسانات عمدهای در نرخ ارز مواجه بوده و این نوسانات نیز دارای نقش اساسی در تعیین میزان بازدهی صنایع صادراتی و وارداتی کشور هستند، در این مطالعه با استفاده از نظریات اقتصادی و با تکیه بر مدل تصحیح خطای پانل (PECM) و آزمونهای هم انباشتگی و علیت پانل ، رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین نرخ ارز ...
بیشتر
با توجه به این که کشور ایران طی سالهای اخیر با نوسانات عمدهای در نرخ ارز مواجه بوده و این نوسانات نیز دارای نقش اساسی در تعیین میزان بازدهی صنایع صادراتی و وارداتی کشور هستند، در این مطالعه با استفاده از نظریات اقتصادی و با تکیه بر مدل تصحیح خطای پانل (PECM) و آزمونهای هم انباشتگی و علیت پانل ، رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین نرخ ارز و بازدهی سهام صنایع عمده صادراتی و وارداتی فعال در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از دادههای ماهیانه طی دوره زمانی 94-1384 مورد آزمون و بررسی قرار گرفته است و به صورت کمّی برآورد خواهد گردید. برآورد ضرایب بلندمدت در این مطالعه با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و برآورد ضرایب کوتاه مدت و روابط علیت با استفاده از روش گروه میانگین ادغام شده (PMG) انجام میگیرد. نتایج به دست آمده بیانگر این است که یک رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیر نرخ ارز و سایر متغیرهای مؤثر بر بازده سهام - شامل بازده مازاد بازار، قیمت نفت خام، نرخ تورم و نرخ بهره- با بازدهی سهام صنایع مورد مطالعه طی دوره مورد بررسی وجود دارد. یافتهها در گروه صنایع صادرکننده نشان میدهد که نرخ ارز تأثیر مثبتی بر بازده سهام داشته و یک رابطه دو طرفه بین این دو متغیر وجود دارد؛ در حالی که یافتههای معادلات برآورد شده در گروه صنایع وارد کننده نشان دهنده یک رابطه دوطرفه منفی بین نرخ ارز و بازده سهام صنایع مذکور است.
رضا محسنی؛ علیرضا جمشیدی
چکیده
هدف مقاله حاضر، معرفی معیارهایی برای سرمایهگذاران جهت کسب سود و ارتقاء عملکرد شرکت است. در این راستا، فرضیه رابطۀ غیرخطی بین اندازه شرکت و بازده سهام برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی پنج ساله 1387 الی 1394 مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها در الگوی اول بر اساس روش پانل همانباشتگی ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، معرفی معیارهایی برای سرمایهگذاران جهت کسب سود و ارتقاء عملکرد شرکت است. در این راستا، فرضیه رابطۀ غیرخطی بین اندازه شرکت و بازده سهام برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی پنج ساله 1387 الی 1394 مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها در الگوی اول بر اساس روش پانل همانباشتگی غیرخطی تأییدکننده اثرات نامتقارن و رابطه غیرخطی بین اندازه شرکت و بازده سهام است. از طرفی دیگر نتایج حاصل از تحلیل دادهها در الگوی دوم بر اساس روش دادههای پانل نیز تائید کننده وجود ارتباطی غیرخطی بهمانند منحنی U شکل معکوس بین اندازه شرکت و بازدهی بنگاهها در سطح شرکتهاست.
سیاب ممی پور؛ زیبا ساسانیان اصل
چکیده
سیاست مدیریت نرخ ارز کمک میکند تا بازار سهام از اثرات نرخ ارز در امان بماند؛ همانطور که برای استراتژیهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران میتوانند بدون در نظر گرفتن نرخ ارز در کوتاهمدت سرمایهگذاری کنند، ولی برای سرمایهگذاری بلندمدت، قرار گرفتن در معرض نرخ ارز نامتقارن بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات نامتقارن ...
بیشتر
سیاست مدیریت نرخ ارز کمک میکند تا بازار سهام از اثرات نرخ ارز در امان بماند؛ همانطور که برای استراتژیهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران میتوانند بدون در نظر گرفتن نرخ ارز در کوتاهمدت سرمایهگذاری کنند، ولی برای سرمایهگذاری بلندمدت، قرار گرفتن در معرض نرخ ارز نامتقارن بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات نامتقارن نرخ ارز بر بازدهی صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. درواقع اثرات شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز بر شاخص قیمتهای صنایع مختلف موجود در بورس اوراق بهادار در قالب مدل CAPM و با استفاده از الگوی وقفههای توزیعی خود رگرسیونی غیرخطی (NARDL) بهصورت ماهانه طی دوره زمانی فروردینماه 1391 الی اسفندماه 1394 بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تحت تأثیر شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز بوده و این اثرگذاری بر صنایع مختلف، متفاوت هست؛ بهطوریکه اثرات شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز در صنایع «زراعت»، «منسوجات»، «لاستیک»، «فنی و مهندسی»، «چرم»، «وسایل ارتباطی»، «محصولات فلزی»، «مواد دارویی»، «مواد شیمیایی» و «چند رشتهای صنعتی» بهصورت متقارن است. درحالیکه در صنایع «بانک»، «خودرو»، «فلزات اساسی»، «انتشارات و چاپ»، «دستگاههای برقی»، «رایانه»، «ابزار پزشکی»، «سیمان»، «مالی»، «غیرمالی»، «سرمایهگذاریها»، «کاغذ»، «کانه غیرفلزی» و «ماشینآلات» در کوتاهمدت نامتقارن و در صنایع «کاشی و سرامیک» در بلندمدت نامتقارن است. همچنین در صنایع «انبوهسازی»، «فرآوردههای نفتی»، «حملونقل»، «زغالسنگ»، «مواد دارویی»، «چوب»، «قند و شکر» و «مواد غذایی بهجز قند» در بلندمدت و کوتاهمدت نامتقارن است.
منصور زراء نژاد؛ علی رئوفی
چکیده
پیشبینی متغیرهای اقتصادی و مالی اهمیت فراوانی برای سیاستگذاران اقتصادی کشورها دارد. در این مقاله ابتدا با استفاده از آزمون براک- دیکرت و شاینکمن (BDS)، به بررسی خطی یا غیرخطی بودن و سپس آشوبناک بودن بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX) طی بازه زمانی 05/01/88 تا 23/07/90 (625 مشاهده) پرداخته شد. سپس با استفاده از تکنیکهای مختلف پیشبینی، ...
بیشتر
پیشبینی متغیرهای اقتصادی و مالی اهمیت فراوانی برای سیاستگذاران اقتصادی کشورها دارد. در این مقاله ابتدا با استفاده از آزمون براک- دیکرت و شاینکمن (BDS)، به بررسی خطی یا غیرخطی بودن و سپس آشوبناک بودن بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX) طی بازه زمانی 05/01/88 تا 23/07/90 (625 مشاهده) پرداخته شد. سپس با استفاده از تکنیکهای مختلف پیشبینی، مدلهای خطی و غیرخطی ARIMA، GARCH، ANN و ANFIS برآورد شدند و با استفاده از معیارهای دقت پیشبینی مانند RMSE،MAE ، U-Thiel و MAPE، مدل ها مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند که مدل ANFIS بهترین عملکرد را در پیشبینی بازده روزانه شاخص سهام دارا بود. سپس با استفاده از آمارهی مورگان-گرنجر- نیوبلد (MGN) معنیداری تفاوت دقت پیش بینی مدلهای غیرخطی با مدلهای خطی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج نشاندهنده تفاوت معنی-دار در پیشبینی روشهای خطی و غیرخطی بود.
علی تک روستا؛ حبیب مروت؛ حسین تک روستا
چکیده
وقوع بحران مالی سال 2007میلادی، اهمیت اندازه گیری ریسک و عدم اطمینان در بازارهای مالی را بیش از پیش نمایان ساخت. یکی از مهمترین معیارهای اندازه گیری ریسک مالی، نوسانات1 (تلاطم - تغییر پذیری) بازارهای مالی است. به منظور مدلسازی مناسب نوسانات شاخصهای مالی باید ویژگیهای آماری آنها تعیین شود.
در این مقاله تلاش شده است تا بعد از شناسایی ...
بیشتر
وقوع بحران مالی سال 2007میلادی، اهمیت اندازه گیری ریسک و عدم اطمینان در بازارهای مالی را بیش از پیش نمایان ساخت. یکی از مهمترین معیارهای اندازه گیری ریسک مالی، نوسانات1 (تلاطم - تغییر پذیری) بازارهای مالی است. به منظور مدلسازی مناسب نوسانات شاخصهای مالی باید ویژگیهای آماری آنها تعیین شود.
در این مقاله تلاش شده است تا بعد از شناسایی ویژگی های نوسانات بازده روزانه سهام در بورس اوراق بهادار تهران،با در نظر گرفتن این ویژگیها، مدل مناسبی بر دادهها برازش شود تا بتواند رفتار این شاخص را توضیح دهد.
آزمونهای آماری نشان دادند که بازدهی روزانه سهام بورس اوراق بهادار تهران دارای توزیع با دنباله ضخیم بوده و از فرایند برگشت به میانگین تبعیت میکند. همچنین استفاده از مدلهای TARCH، EGARCH و آزمونهای آماری وجود اثرات اهرمی را تایید نکردند. بنابراین با توجه به این ویژگی ها مدل AR(2)- GARCH(1,1) به عنوان مدل مناسب برای توضیح رفتار نوسانات بازده روزانه سهام بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد.
محمد رضا عباس زاده؛ حجت اله آتشی گلستانی
چکیده
از سال 1380، به کارگیری استانداردهای حسابداری ایران الزامی گردیده است. این تحقیق با انتخاب نمونه ای از شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی می کندکه آیا میزان ارتباط بین ده متغیر حسابداری منتخب و بازده سهام پس از لازمالاجرا شدن استانداردهای حسابداری ایران، بهبود یافته است؟ در تحقیق حاضر، سی و سه فرضیه در سه گروه ...
بیشتر
از سال 1380، به کارگیری استانداردهای حسابداری ایران الزامی گردیده است. این تحقیق با انتخاب نمونه ای از شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی می کندکه آیا میزان ارتباط بین ده متغیر حسابداری منتخب و بازده سهام پس از لازمالاجرا شدن استانداردهای حسابداری ایران، بهبود یافته است؟ در تحقیق حاضر، سی و سه فرضیه در سه گروه تدوین و سعی شده است اثر شرایط اقتصادی و متغیرهای حذف شده بر نتایج تحقیق کنترل گردد. بدین منظور، مدل های رگرسیون فرضیه ها با اضافه کردن دو متغیر اقتصادی تورم و رشد تولید ناخالص داخلی نیز آزمون شده اند. همچنین از روش داده های تجمعی استفاده گردیده است. یافته های تحقیق، نشان دهندۀ وجود ارتباط بین برخی متغیرهای حسابداری منتخب و بازده سهام در هر دو دوره قبل و بعد از استانداردهاست. نتیجۀ فرضیه-های گروه سوم برخلاف انتظار نشان می دهند توانایی متغیرهای حسابداری جهت پیش بینی بازده سهام، در مدل شامل تمام متغیرهای تحقیق و در مورد پنج متغیر جمع دارایی ها و تغییرات آن، سود عملیاتی و تغییرات آن و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در دوره زمانی بعد از استانداردهای حسابداری نسبت به قبل از آن، کاهش معنی داری یافته است؛ اما کاهش رابطه بین متغیرهای حسابداری و بازده سهام که از مقایسه نتایج فرضیه های گروه اول و دوم حاصل شده، در مورد متغیرهای سود خالص، جریان های نقدی عملیاتی و تغییرات آنها و متغیر تغییرات ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام قابل ملاحظه نیست.