اسماعیل میرزائی؛ شهرام فتاحی؛ محمد شریف کریمی
چکیده
چکیده
از زمان فروپاشی نظام برتن وودز در سال 1973 و اتخاذ ...
بیشتر
چکیده
از زمان فروپاشی نظام برتن وودز در سال 1973 و اتخاذ سیستم نرخ ارزشناور، تلاطم نرخ ارز همیشه به عنوان یک موضوع اصلی و نگرانکننده پیشروی گروههای مختلفی از فعالان اقتصادی از جمله سیاستگذاران، بانکهای مرکزی، دانشگاهیان و سرمایهگذارهای فردی بوده است. از میان عوامل احتمالی که میتواند نرخ ارز و به طورکلی تلاطم نرخ ارز را در مسیرکاهشی قراردهد، کانال شفافیت بانک مرکزی است که افزایش آن در چند دهه گذشته یکی از مهمترین تحولات بانکداری مرکزی در سیاستگذاریهای پولی بوده است. بنابراین این سؤال مطرح میشود که شفافیت بانک مرکزی چگونه میتواند بر تلاطم نرخ ارز تأثیر بگذارد. مهمترین استنباطی که از ادبیات گذشته پیرامون موضوع شفافیت بانک مرکزی میشود این است که افزایش ارائه اطلاعاتی توسط بانکهای مرکزی در قالب اطلاعرسانی سیاست پولی، منجر به افزایش توانایی مردم در درک اهداف بانک مرکزی و بهبود پیش بینیهایشان از سیاستهای پولی بانک مرکزی است که این امر از تغییر در مواضع سیاست بانک مرکزی در بیثباتکردن بازارهای مالی از جمله بازار ارز جلوگیری خواهد کرد که البته این موضوع میتواند نیازمند وجود یک بانک مرکزی مستقل باشد. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد با بکارگیری دو روش حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده و حداقل مربعات معمولی پویا و به کمک دادههای ترکیبی برای دوره 1998-2019 و مبانی نظری مرتبط، به بررسی تأثیر شفافیت بانک مرکزی بر تلاطم نرخ ارز در کشورهای منتخب عضو اوپک بپردازد. نتایج این مطالعه نشان داد که شفافیت بانک مرکزی و استقلال بانک مرکزی از متغیرهای تأثیرگذار بر تلاطم نرخ ارز هستند و با تلاطم نرخ ارز رابطه منفی و معنیداری دارند. همچنین نتایج این مطالعه رابطه منفی و معنی دار درآمد نفتی و رشد اقتصادی با تلاطم نرخ ارز را تأیید میکند.
سمیرا زارعی نژاد؛ کیومرث سهیلی؛ شهرام فتاحی
چکیده
چکیده
مکانیسم انتقال پولی، چگونگی واکنش اقتصاد به یک سیاست پولی را توصیف میکند. سیاست پولی مهمترین سیاستهای اقتصادی هر کشور است. هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی نقش کانالهای نرخ ارز، سهام، اعتباری و قیمت مسکن بر تورم طی دوره ۱۳۹۶-۱۳۵۷ در اقتصاد ایران است. برای این منظور از مدل مارکوف سوئیچینگ خودتوضیح برداری که قابلیت زیادی ...
بیشتر
چکیده
مکانیسم انتقال پولی، چگونگی واکنش اقتصاد به یک سیاست پولی را توصیف میکند. سیاست پولی مهمترین سیاستهای اقتصادی هر کشور است. هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی نقش کانالهای نرخ ارز، سهام، اعتباری و قیمت مسکن بر تورم طی دوره ۱۳۹۶-۱۳۵۷ در اقتصاد ایران است. برای این منظور از مدل مارکوف سوئیچینگ خودتوضیح برداری که قابلیت زیادی در لحاظ کردن تغییرات ساختاری دارد، استفاده میشود. برای دادههای تحقیق نیز از تورم، حجم پایه پولی، شاخص قیمت زمین، شاخص قیمت سهام، نرخ ارز غیررسمی و مانده تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی استفاده شده و تمامی دادهها از بانک مرکزی جمعآوری شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از این است که در رژیم یک کانال اعتباری و در رژیم دو کانال قیمت مسکن و کانال قیمت سهام بیشترین نقش را در انتقال آثار پول بر تورم داشتهاند. نهایتاً اقتصاد ایران بهطور متوسط ۳.۶۳ دوره (سال) در رژیم یک قرار دارد ۴.۰۲ دوره (سال) در رژیم دو قرار دارد که حاکی از پایداری تورم در رژیم دو در اقتصاد ایران است.
کیومرث سهیلی؛ شهرام فتاحی؛ مهناز سرخوندی
چکیده
بحث سیاستگذاری پولی قاعدهمند در مقابل سیاستگذاری پولی صلاحدیدی از مهمترین مباحث سیاستگذاری پولی بهحساب میآید. اگر سیاستهای پولی به صورت صلاحدیدی اجرا شوند، مقامات بانک مرکزی در شرایط مختلف اقتصادی و با توجه به وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی، به صلاحدید خود واکنش نشان میدهند؛ اما اگر ...
بیشتر
بحث سیاستگذاری پولی قاعدهمند در مقابل سیاستگذاری پولی صلاحدیدی از مهمترین مباحث سیاستگذاری پولی بهحساب میآید. اگر سیاستهای پولی به صورت صلاحدیدی اجرا شوند، مقامات بانک مرکزی در شرایط مختلف اقتصادی و با توجه به وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی، به صلاحدید خود واکنش نشان میدهند؛ اما اگر سیاستهای پولی به صورت قاعدهمند اجرا شوند، عکسالعمل مقامات پولی نسبت به نوسانات اقتصادی بر اساس نظریههای اقتصادی و قواعد پولی منطبق بر آنها، خواهد بود. بررسی میزان قاعدهمند بودن یا صلاحدیدی بودن سیاستهای پولی از اهمیت خاصی برخوردار است. به همین دلیل، در این مقاله میزان قاعدهمند بودن یا صلاحدیدی بودن سیاستهای پولی بانک مرکزی ایران بررسی شده است. یکی از قواعد پولی که در این مقاله بهکارگیری آن برای ایران مورد آزمون قرار گرفته است، قاعده پولی تیلور و قاعده پولی تیلور تعمیم یافته است. قاعدۀ پولی تیلور و قاعدۀ پولی تیلورِ تعمیم یافته معروفترین تصریح تابع عکسالعمل در ادبیات اقتصادی هستند. بر اساس قاعدۀ تیلور و تیلور تعمیم یافته، مقامات پولی نسبت به انحراف تولید از تولید بالقوه و انحراف تورم از تورم هدف، از طریق تغییر در نرخ بهرۀ اسمی، بهعنوان نوعی ابزار سیاستی عکسالعمل نشان میدهند. شایان ذکر است که در این مقاله به دلیل حاکمیت سیستم بانکداری بدون ربا در ایران و به دلیل اینکه بانک مرکزی ایران پایه پولی را بهعنوان هدف میانی سیاست پولی اعلام میکند، به جای استفاده از نرخ بهره از نرخ رشد پایه پولی استفاده شده است.
دو مدل مختلف با بهرهگیری از دادههای دوره زمانی 1353-1392 بر اساس روش رگرسیون معمولی برآورد شدند. نتایج به دست آمده از تخمین معادلات مربوط به واکنش بانک مرکزی در مدلها، نشان داد که واکنش بانک مرکزی نسبت به متغیر شکاف تولید مبتنی بر قاعده ولی نسبت به متغیر انحراف از تورم مبتنی بر صلاحدید است.
شهرام فتاحی؛ کیومرث سهیلی؛ سارا لرستانی
چکیده
بازارهای پولی و مالی، نقش اصلی در واسطه گری بین پس اندازکنندگان و سرمایهگذاران بازی می کنند. بنابراین تعادل بین عرضه و تقاضای دارایی های مالی در هر کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است بطوری که توانایی یک کشور برای سرعت بخشیدن به فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، بصورت نسبی به توانایی آن کشور در زمینه تولید دارایی ها بستگی دارد. کمبود دارایی ...
بیشتر
بازارهای پولی و مالی، نقش اصلی در واسطه گری بین پس اندازکنندگان و سرمایهگذاران بازی می کنند. بنابراین تعادل بین عرضه و تقاضای دارایی های مالی در هر کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است بطوری که توانایی یک کشور برای سرعت بخشیدن به فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، بصورت نسبی به توانایی آن کشور در زمینه تولید دارایی ها بستگی دارد. کمبود دارایی های مالی می تواند عاملی بازدارنده در مسیر رشد اقتصادی یک کشور باشد. شواهد نشان میدهد، در ایران رشد عرضه دارایی های مالی کمتر از رشد تقاضای دارایی بوده است و یک کمبود دارایی نسبی بر اقتصاد ایران حاکم است. برای بررسی این موضوع، تأثیرگذاری پاره ای از متغیرهای کلان اقتصادی، بر شاخص کمبود دارایی طی دوره زمانی 1389-1370 ارزیابی شده است. مدل تصریحی استفاده شده، ARDLمی باشد. نتایج برآوردها حاکی از آن است که در تعادل بلندمدت نرخ رشد اقتصادی ایران و جهان دارای ارتباط معکوس با شاخص کمبود دارایی هستند و از پتانسیل کافی جهت کاهش، اختلاف بین تقاضا و عرضه دارایی ها برخوردارند. ضرایب متغیرهای نرخ تورم، نرخ ارز حقیقی، نرخ بهره اسمی و ترازمالی دولت هم در بلندمدت مثبت می باشد و حاکی از آن است که، هرگونه افزایش در متغیرهای فوق سبب میشود که عرضه دارایی ها رشد کمتری در مقایسه با تقاضای دارایی ها داشته باشد.