بودجه ریزی و بخش دولت
رمضانعلی عرشیان؛ کریم امامی؛ کامبیز پیکارجو
چکیده
مطالعه حاضر به تبیین پاسخ شاخص رفاه اقتصادی به کسری مالی و سیاستهای مالیاتی با وجود نقش حاکمیتی دولت طی سالهای 1365-1400 میپردازد. برای این منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR)، اثرات کسری مالی، سیاستهای مالیاتی دولت و سایر شاخصهای اثرگذار بر رفاه اقتصادی بررسی شد. یافتهها نشان داد یک تکانه وارده از ناحیه قیمت ...
بیشتر
مطالعه حاضر به تبیین پاسخ شاخص رفاه اقتصادی به کسری مالی و سیاستهای مالیاتی با وجود نقش حاکمیتی دولت طی سالهای 1365-1400 میپردازد. برای این منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR)، اثرات کسری مالی، سیاستهای مالیاتی دولت و سایر شاخصهای اثرگذار بر رفاه اقتصادی بررسی شد. یافتهها نشان داد یک تکانه وارده از ناحیه قیمت نفت و نرخ ارز به اندازه 26 و 15 درصد باعث کاهش رفاه اقتصادی میشود. پاسخ رفاه اقتصادی به تکانه وارده از ناحیه درآمد خالص مالیاتی و رشد تولید نیز نزدیک به 11 و 32 درصد میباشد. نتایج توابع عکس العمل آنی برای مدل نشان میدهد که پاسخ رفاه اقتصادی به تکانههای وارده از جانب حکمرانی دولت و سیاستهای مالیاتی از کران بالا تا دو دوره روند نزولی و سپس در کران پایین تا دو دوره صعودی و در نهایت در بلندمدت به سمت صفر میرا میشود، کانال اصلی اثرگذاری رفاه اقتصادی، از طریق اندازه بهینه دولت، شاخصهای حاکمیتی و سیاستهای مالی انجام می گیرد. بنابراین میتوان نحوة آزادسازی بازارهای مالی، ضعف مدیریت نظام مالی و عدم شکل گیری بازارهای مالی منسجم و بهره مندی از مقررات در کشور را از دلایل کاهش کارآیی سرمایهگذاری از طریق تخصیص غیر بهینة منابع در کشور دانست که نیازمند توجه و اهتمام بیشتری در کشور میباشد.
مژگان معلمی؛ محمد رضا قاسمی؛ هدایت کریم زاده
چکیده
اندازه دولت و تاثیرات آن بر اقتصاد یکی از مهم ترین مباحث پژوهش های اقتصادی است . اخیراً در اغلب
کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه تلاش های زیادی در جهت تعیین اندازه بهینه دولت و تأثیر آن
بر شاخص رشد اقتصادی صورت گرفته است. با توجه به اینکه رشد اقتصادی تنها یکی از ابعاد توسعه
می باشد بنابراین صرفاً بررسی اندازه دولت با توجه به چنین ...
بیشتر
اندازه دولت و تاثیرات آن بر اقتصاد یکی از مهم ترین مباحث پژوهش های اقتصادی است . اخیراً در اغلب
کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه تلاش های زیادی در جهت تعیین اندازه بهینه دولت و تأثیر آن
بر شاخص رشد اقتصادی صورت گرفته است. با توجه به اینکه رشد اقتصادی تنها یکی از ابعاد توسعه
می باشد بنابراین صرفاً بررسی اندازه دولت با توجه به چنین شاخصی در راستای به دست آ مدن اندازه
4IEWB دخالت و تصدی گری بهینه دولت کافی نیست. از این رو شاخصی همانند، شاخص رفاه اقتصادی
نیاز است که ابعاد اجتماعی بیشتری را در بر گرفته و توانایی بیشتری در بیان وضعیت رفاهی جامعه داشته
باشد.
برای دوره CIEWB 1998 )، شاخص رفاه اقتصادی 6 ) در این مقاله ابتدا مطابق رویکرد اوسبرگ و شارپ 1998 )، شاخص رفاه اقتصادی )CIEWB برای دوره مورد بررسی محاسبه می شود و بر اساس مدل غیر خطی آرمی رابطه اندازه دولت و شاخص رفاه اقتصادی
بررسی می گردد. سپس به محاسبه اندازه بهینه ای از دولت که شاخص رفاه را حداکثر می کند، پرداخته
می شود. در ادامه رابطه بلندمدت اندازه دولت و شاخص رفاه اقتصادی بر اساس الگوی خود توضیح ی با
وقفه های توزیعی و نیز پویایی های کوتاه مدت با توجه به الگوی خود توضیحی برداری مورد تحلیل قرار
می گیرد.
نتایج حاکی از وجود رابطه ی غیر خطی بین اندازه دولت و رفاه اقتصادی برای اقتصاد ایران است. در نتیجه
اندازه بهینه دولت در طول دوره ی مورد بررسی بر اساس معیارهای نسبت مخارج جاری و عمرانی به تولید
5% می باشد. هم چنین، بین اندازه دولت بر اساس دو معیار مذکور و / 20 % و 9 / ناخالص داخلی به ترتیب 8
رابطه بلندمدت وجود ندارد و نیز، اثر نوسانات اندازه دولت (بر اساس ،(CIEWB) شاخص رفاه اقتصادی
دو معیار مذکور) بر رفاه اقتصادی دائمی نیست.