محمدعلی ابوترابی؛ محمد علی فلاحی
چکیده
با توجه به ارتباط میان توسعه مالی و رشد اقتصادی، سئوالی که به ذهن متبادر میگردد آن است که آیا نوع ساختار مالی (بانک محور یا بازار محور بودن سیستم مالی) میتواند بر رشد اقتصادی کشورها مؤثر باشد؟ مقاله حاضر، تلاش میکند تا با بررسی اثر توسعه مالی در سیستم بانکی و اثر توسعه مالی در بازار سهام به پاسخی برای پرسش فوق در منتخبی از کشورهای ...
بیشتر
با توجه به ارتباط میان توسعه مالی و رشد اقتصادی، سئوالی که به ذهن متبادر میگردد آن است که آیا نوع ساختار مالی (بانک محور یا بازار محور بودن سیستم مالی) میتواند بر رشد اقتصادی کشورها مؤثر باشد؟ مقاله حاضر، تلاش میکند تا با بررسی اثر توسعه مالی در سیستم بانکی و اثر توسعه مالی در بازار سهام به پاسخی برای پرسش فوق در منتخبی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دست یابد. در این مقاله از روش تجزیه مؤلفههای اصلی برای بهدست آوردن یک شاخص چند بُعدی توسعه مالی استفاده و سپس با بهکارگیری روشها و آزمونهای اقتصادسنجی دادههای تابلویی به بررسی نقش و جایگاه سیستم بانکی و بازار سهام در تشویق رشد اقتصادی کشورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل گویای آن است که اثر توسعه سیستم بانکی در این کشورها بر نرخ رشد اقتصادی آنها منفی و معنیدار بوده، در حالی که اثر توسعه بازار سهام با وجود مثبت بودن، به لحاظ آماری معنیدار نیست. این نتایج بر خلاف شواهد تجربی مشاهده شده در کشورهای توسعهیافته است و دلیل آن مشخصات (ویژگیهای) خاص و متفاوت بازارهای مالی در کشورهای در حال توسعه میباشد. بنابراین در مورد این کشورها به نظر میرسد اولویت، برنامهریزی جهت نیل به «توسعه مالی» و نه مجادله در مورد نوع «ساختار مالی» است.
محمد جواد رزمی؛ سید مهدی مصطفوی؛ محدثه محمودی
چکیده
رشد اقتصادی یکی از مهمترین اهداف هر کشور به حساب میآید و همواره مورد توجه برنامه ریزان و سیاستتگذاران قرار دارد. در این راستا در سالهای اخیر بررسی ارتباط میان توسعه مالی و رشد اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و مطالعات وسیعی در این زمینه شکل گرفته است. از طرفی توسعه مالی خود معلول عواملی همچون آزادسازی تجاری میباشد. ...
بیشتر
رشد اقتصادی یکی از مهمترین اهداف هر کشور به حساب میآید و همواره مورد توجه برنامه ریزان و سیاستتگذاران قرار دارد. در این راستا در سالهای اخیر بررسی ارتباط میان توسعه مالی و رشد اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و مطالعات وسیعی در این زمینه شکل گرفته است. از طرفی توسعه مالی خود معلول عواملی همچون آزادسازی تجاری میباشد. دیدگاه معمول این است که آزادسازی تجاری با هدایت اوراق به سمت کاراترین فرصتهای سرمایه گذاری منجر به توسعه بازارهای مالی میشود. اما در این زمینه نظریههای مخالف قابل توجهی نیز وجود دارد که اعتقاد دارند توسعه تجارت موجب محدودیت برای بخش مالی اقتصاد میگردد.
این مطالعه سعی دارد این موضوع را با استفاده از داده های سالانه و در دوره زمانی 1990-2008 و نیز با استفاده از داده های تابلویی برای گروهی از کشورهای در حال توسعه که دارای سیستم مالی مشابهی هستند (با توجه به شاخصهای توسعه مالی)، بررسی کند.
نتایج نشان میدهد که اتخاذ سیاست آزادسازی تجاری، برای دستیابی به توسعه مالی، لااقل در مراحل اولیه مناسب نمی باشد. لذا از این سیاست برای دستیابی به این هدف بهتر است استفاده نشود بلکه باید به افزایش درآمد و در نتیجه به رشد اقتصادی کشور بیش از پیش توجه نمود.