مهیندخت کاظمی؛ محمدعلی فلاحی؛ اکرم زینالیان
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین انتشار گاز دیاکسیدکربن و شاخصهای توسعه مالی به همراه متغیرهایی شامل درآمد سرانه واقعی بدون نفت، مصرف سرانه انرژی و نسبت صادرات و واردات به GDP، در ایران طی دوره 1352-1390، با استفاده از الگوی ARDL پرداخته است.
نتایج محاسبات نشان میدهد، کششهای بلندمدت انتشار دیاکسیدکربن نسبت به درآمد سرانه واقعی، مصرف ...
بیشتر
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین انتشار گاز دیاکسیدکربن و شاخصهای توسعه مالی به همراه متغیرهایی شامل درآمد سرانه واقعی بدون نفت، مصرف سرانه انرژی و نسبت صادرات و واردات به GDP، در ایران طی دوره 1352-1390، با استفاده از الگوی ARDL پرداخته است.
نتایج محاسبات نشان میدهد، کششهای بلندمدت انتشار دیاکسیدکربن نسبت به درآمد سرانه واقعی، مصرف سرانه انرژی و صادرات در ایران مثبت و نسبت به واردات منفی هستند. بر طبق نتایج به دست آمده، بدهیهای نقدی به GDP و بدهی بخش خصوصی به سیستم بانکی به GDP، اثر مثبت و معنیداری، در بلندمدت به ترتیب برابر با (257/0) و (304/0) و در کوتاهمدت برابر با (175/0) و (233/0) بر انتشار دیاکسیدکربن در ایران داشتهاند. علاوهبراین، اثر شاخص داراییهای داخلی بانکهای تجاری به کل داراییهای سیستم بانکی، بر انتشار CO2 در ایران در بلندمدت بیمعنی و در کوتاهمدت در سطح 90% معنیدار و در حدود (205/0-) برآورد شده است. نتایج آزمون علیت نشان داد که در کوتاهمدت یک رابطه علی یک طرفه از سه شاخص توسعه مالی بر انتشار گاز دیاکسیدکربن در ایران وجود دارد.
داود بهبودی؛ محمدباقر بهشتی؛ سها موسوی
چکیده
طی سال های اخیر، توسعه پایدار به یکی از مهمترین اهداف سیاستی در سطح جهانی تبدیل و مطالعات تجربی زیادی برای تعیین روابط بین رشد اقتصادی و کیفیت زیست محیطی انجام شده است. مدل تجربی به کار رفته در بیشتر این مطالعات به منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC) معروف است. هدف این تحقیق، برآورد یک مدل EKC تعدیل یافته است که در آن، به جای مفاهیم رشد اقتصادی ...
بیشتر
طی سال های اخیر، توسعه پایدار به یکی از مهمترین اهداف سیاستی در سطح جهانی تبدیل و مطالعات تجربی زیادی برای تعیین روابط بین رشد اقتصادی و کیفیت زیست محیطی انجام شده است. مدل تجربی به کار رفته در بیشتر این مطالعات به منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC) معروف است. هدف این تحقیق، برآورد یک مدل EKC تعدیل یافته است که در آن، به جای مفاهیم رشد اقتصادی و محیط زیست از معیارهای توسعه و پایداری استفاده شده است؛ بهطوری که معیار ناپایداری، مقدار منفی شاخص پس انداز خالص تعدیل شده و معیار توسعه ، شاخص توسعه انسانی در نظر گرفته شده است. جامعه آماری 20 کشور صادر کننده نفت و دوره بررسی 1990-2006 می باشد. برای برآورد مدل از روش داده های پانلی استفاده شده است. در تصریح مدل، متغیرهای وفور منابع، تولیدات کارخانه ای و نیز متغیرهای نهادی حاکمیت قانون و اثربخشی دولت به عنوان متغیرهای کنترل مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج تخمین، وجود رابطه ای به شکل U وارون بین توسعه انسانی و ناپایداری منابع را در این گروه از کشورها تأیید می کند.