علیرضا کازرونی؛ حسین اصغرپور؛ مریم نفیسی مقدم
چکیده
رابطه بین تورم و متغیرهای حقیقی در بررسی اثرات سیاستهای پولی و دست یافتن به ثبات اقتصادی و کنترل تورم بسیار با اهمیت است. منحنی فیلیپس یکی از مشهورترین روابط در اقتصاد کلان است که به بررسی ارتباط بین تورم و بیکاری پرداخته است. منحنی فیلیپس کینزیهای جدید در دهۀ 1990، براساس چسبندگیهای اسمی و انتظارات عقلایی شکل گرفته و به طور گسترده ...
بیشتر
رابطه بین تورم و متغیرهای حقیقی در بررسی اثرات سیاستهای پولی و دست یافتن به ثبات اقتصادی و کنترل تورم بسیار با اهمیت است. منحنی فیلیپس یکی از مشهورترین روابط در اقتصاد کلان است که به بررسی ارتباط بین تورم و بیکاری پرداخته است. منحنی فیلیپس کینزیهای جدید در دهۀ 1990، براساس چسبندگیهای اسمی و انتظارات عقلایی شکل گرفته و به طور گسترده در مدلهای ساختاری پویای تورمی و در بررسی سیاستهای پولی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش اقتصاد سنجی رگرسیون کوانتایل به برآورد منحنی فیلیپس هایبرید کینزیهای جدید در ایران پرداخته میشود. برای این منظور از دادههای فصلی، نرخ تورم، شکاف تولید و تغییرات نرخ ارز اسمی در طی سالهای93-1369 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می-دهد که بین متغیرهای مورد بررسی و نرخ تورم یک رابطۀ متقارن و مثبت وجود دارد؛ به عبارت دیگر در سطوح تورمی بالاتر شدت اثرگذاری متغیرهای تورم با وقفه و تورم انتظاری، بر تورم افزایش می-یابد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت عاملان اقتصادی در تنظیم قیمت وفعالیتهای خود به ترکیبی از مقادیر آیندهنگر و گذشتهنگر توجه میکنند، اما براساس نتایج بدست آمده سهم مقدار ضریب پارامتر آینده نگر بیشتر است.