صادق بافنده ایمان دوست؛ محمد لشکری؛ ملیحه یعقوب زاده
چکیده
نسبت قیمت به درآمد به نرخ رشد به عنوان یکی از مهمترین شاخص انتخاب سهام برای سرمایهگذار گارپ (روشی ترکیبی از سرمایهگذاری ارزشی و رشدی)، محسوب میشود. این نسبت، تعادل و توازن بین پتانسیل رشد یک سهم و قیمت آن را ارزیابی میکند. در بخش اول این پژوهش ارتباط بین این نسبت به عنوان فاکتوری بنیادی که در ساختار آن نرخ رشد سود سهام به ...
بیشتر
نسبت قیمت به درآمد به نرخ رشد به عنوان یکی از مهمترین شاخص انتخاب سهام برای سرمایهگذار گارپ (روشی ترکیبی از سرمایهگذاری ارزشی و رشدی)، محسوب میشود. این نسبت، تعادل و توازن بین پتانسیل رشد یک سهم و قیمت آن را ارزیابی میکند. در بخش اول این پژوهش ارتباط بین این نسبت به عنوان فاکتوری بنیادی که در ساختار آن نرخ رشد سود سهام به عنوان یک عامل اساسی لحاظ شدهاست با استراتژی کانسلیم به عنوان استراتژی ترکیبی از مدل بنیادی (با تفکر سرمایهگذاری رشدی و کیفی) و مدل تکنیکی، ارزیابی شدهاست. نمونه مورد مطالعه کلیه صنایع تولیدکننده مواد پایه (صنایع شیمیایی، فلزات اساسی، کانیهای فلزی) در بورس و فرابورس تهران در بازه زمانی (1396-1392) است که به روش همبستگی مبتنی بر تحلیل رگرسیون چند متغیره مبتنی بر دادههای پانل و مقطعی صورت گرفتهاست. متغیرهای توضیحی این پژوهش عبارتند از رشد سود فصلی، متوسط رشد سود پنجساله، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت بازده دارایی، قیمت بالای جدید، درصد سهام شناور، ضریب بتا، تعداد روزهای خرید حقوقی با حجم حداقل 70%. نتایج آزمون بر اساس متغیرهای ذکر شده معرف ارتباط مستقیم و معنیدار در سطح 5% بین رشد سود فصلی، افزایش بازده دارایی و قیمت بالای جدید با نسبت قیمت به درآمد به نرخ رشد است. در بخش دوم این پژوهش، سهام برتر بر اساس استراتژی کانسلیم گزینش و انتخاب شد و سپس زمان مناسب برای ورود و خروج به این سهام بر اساس سیستم معاملاتی ابر ایچیموکو مشخص شدهاست و در نهایت با استفاده از ضریب پیرسون، ارتباط بین قیمت سهام در زمان تشخیص، با بازده سهام تعیین گردید. نتیجه این بررسی معرف رابطه کامل و معکوس بین قیمت سهام در زمان ورود با بازده سهام است.