نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گنبدکاووس
چکیده
این مقاله به بررسی رابطه پویای میان توسعه مالی و تغییرات در ترکیب بخشی اقتصاد در کشورهای نوظهور میپردازد. با بهرهگیری از مدل خودرگرسیون با وقفههای توزیعی در دادههای تابلویی (Panel ARDL) برای ۴۵ کشور نوظهور در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۳، یافتههای تجربی نشان میدهند که توسعه مالی بهطور معناداری با تحول ساختاری در اقتصاد همراه است؛ بهگونهای که با کاهش سهم بخش کشاورزی، سهم بخشهای صنعت و بهویژه خدمات افزایش مییابد. همچنین شواهد حاکی از وجود رابطه علی دوسویه میان توسعه مالی و رشد بخشهای صنعت و خدمات است که نشانگر یک چرخه تقویتی متقابل در فرآیند تحول اقتصادی است. با این حال، مقاله با نگاهی انتقادی، این الگوی کلی را در بستر نهادی خاص ایران تحلیل میکند. استدلال میشود که در شرایطی که نظام مالی مبتنی بر بانک، تحت سلطه دولت، با سرکوب مالی و مداخلههای اعتباری مستقیم مشخص میشود، رابطه متعارف بین توسعه مالی و تحول ساختاری دچار اختلال میگردد. یافتهها نشان میدهند که در چنین بستر نهادی، توسعه مالی لزوماً منجر به تخصیص کارآمد منابع یا ارتقاء بهرهوری ساختاری نمیشود و در مواردی ممکن است به تعمیق ناکارآمدیهای ساختاری بینجامد. نتیجهگیری اصلی مقاله آن است که برای کشوری چون ایران، گسترش کمی بخش مالی کافی نیست؛ بلکه دستیابی به توسعه مالی کیفی، نیازمند اصلاحات نهادی و سیاستی بنیادین است که شرط لازم برای تسهیل گذار ساختاری پایدار و مولد به شمار میرود.
کلیدواژگان: توسعه مالی، ترکیب بخشی، تحول ساختاری، اقتصادهای نوظهور، اقتصاد ایران
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله