ابوالفضل شاه آبادی
چکیده
هدف این مطالعه ارزیابی سهم رشد بهرهوری کل عوامل، نیرویکار و موجودی سرمایه در رشد ارزشافزوده بخش غیرنفتی با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس در طول برنامه های سوم، چهارم و پنجم قبل از انقلاب اسلامی (1356-1342) و برنامه های اول تا چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1386-1368) میباشد.
نتایج نشان میدهد نرخ رشد ...
بیشتر
هدف این مطالعه ارزیابی سهم رشد بهرهوری کل عوامل، نیرویکار و موجودی سرمایه در رشد ارزشافزوده بخش غیرنفتی با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس در طول برنامه های سوم، چهارم و پنجم قبل از انقلاب اسلامی (1356-1342) و برنامه های اول تا چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1386-1368) میباشد.
نتایج نشان میدهد نرخ رشد بهرهوری کل عوامل و نرخ رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 (5/1% و 2/10%) و 1386-1368 (4/2% و 9/5%) بوده است که دارای نوسانات شدیدی می-باشد. این پدیده ناشی از فقدان تاکید بر رویکرد ترکیبی (ایجاد ظرفیت های جدید و بطور همزمان افزایش بهرهوری ظرفیتهای موجود) در طول دوره مورد مطالعه است. هم چنین منابع رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342، به ترتیب رشد موجودی سرمایه و رشد نیرویکار بوده است. به عبارت دیگر نرخ رشد ارزشافزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 از مدل رشد برونزا پیروی کرده است. در حالی که منابع رشد ارزشافزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1386-1368 به ترتیب رشد موجودی سرمایه، رشد بهرهوریکل عوامل و رشد نیرویکار میباشد، که این امر ناشی از کاهش قابل توجه رشد موجودیسرمایه بوده است.
به نظر میرسد دلیل اصلی پایینبودن سهم رشد بهرهوریکل عوامل در رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی، اتخاذ سیاستهای ناصحیح اقتصادی (تعیین دستوری دستمزدها، نرخ بهره بانکی، نرخ ارز، قیمت انرژی و سایر عوامل تولید و قیمت کالا و خدمات) است که موجب انحراف قیمت نسبی عوامل از فراوانی نسبی فیزیکی عوامل شده است.