سعید کریمی پتانلار؛ احمد جعفری صمیمی؛ جلال منتظری شورکچالی
چکیده
بحران بدهی سال 2008-2007 و هزینه ناشی از اصلاح سیاستهای مالی، بیش از پیش بر اهمیت بحث "پایداری بدهی دولت" در ادبیات اقتصادی افزوده است. بر این اساس، مطالعه حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش همانباشتگی جوهانسن - جوسیلیوس و دادههای دوره زمانی 2014-1971 اقتصاد ایران، به بررسی پایداری بدهی دولت در قالب "تابع واکنش مالی" بپردازد. بر اساس تابع ...
بیشتر
بحران بدهی سال 2008-2007 و هزینه ناشی از اصلاح سیاستهای مالی، بیش از پیش بر اهمیت بحث "پایداری بدهی دولت" در ادبیات اقتصادی افزوده است. بر این اساس، مطالعه حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش همانباشتگی جوهانسن - جوسیلیوس و دادههای دوره زمانی 2014-1971 اقتصاد ایران، به بررسی پایداری بدهی دولت در قالب "تابع واکنش مالی" بپردازد. بر اساس تابع واکنش مالیِ برآورد شده، واکنش دولت به هر سه نوع بدهی(بدهی دولت به بانک مرکزی، بدهی دولت به بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی و بدهی خارجی دولت) به صورت ضعیف و قابل اغماض پایدار بوده است. به عبارت دیگر، دولت نسبت به افزایش در سطح بدهیها از طریق کاهش کسری (یا افزایش مازاد) بودجه واکنش محسوسی نشان نداده، که این مسئله با توجه به تأثیرپذیری رشد اقتصادی از سطح بدهی دولت از طریق کانالهای متعدد، میتواند زنگ هشداری برای تصمیمگیران و سیاست-گذاران کشور باشد. همچنین، نتایج نشان دادکه سیاستهای مالی دولت در واکنش به نوسانات رشد تولید ناخالص داخلی رویکرد موافق چرخهای داشته است. بنابراین توصیه میشود که با هدف تدوین یک چارچوب مشخص و باثبات برای سیاستهای مالی دولت، چرخههای تجاری و انباشت بدهی به عنوان دو مؤلفه اصلی در تابع هدف سیاستهای مالی دولت لحاظ شوند.
جعفری صمیمی جعفری صمیمی؛ رجایی رجایی
چکیده
The purpose of this paper is to examine the effects of orthodox and heterodox policies on economic growth in some developing countries. During recent decades especially after the establishment of the World Bank and International Monetary Fund which both supporting the so-called neoclassical growth theory, a similar policy package called orthodox policies was introduced to promote economic growth in developing countries. The package included policies such as lower government economic intervention; capital liberalization; and so on. However, the unsuccessful experiences of some developing countries ...
بیشتر
The purpose of this paper is to examine the effects of orthodox and heterodox policies on economic growth in some developing countries. During recent decades especially after the establishment of the World Bank and International Monetary Fund which both supporting the so-called neoclassical growth theory, a similar policy package called orthodox policies was introduced to promote economic growth in developing countries. The package included policies such as lower government economic intervention; capital liberalization; and so on. However, the unsuccessful experiences of some developing countries used the prescribed package, cast some doubt in terms of efficiency of the these policies. In other words, some believe that countries used the package ended up with lower productivity as well as lower economic growth and experienced an increase in unproductive investment which caused financial crisis. In this paper we have used panel data in an econometrics model for some developing countries during 1990-2003, in order to determine the effects of orthodox & heterodox policies on economic growth of countries under consideration. Our findings indicate that due to inefficiencies of markets and structural bottlenecks in these countries, the orthodox policies did not have a significance effects. However, the usage of heterodox policies regarding the role of investment, have positive and significance effect on economic growth. Therefore, more emphasis on heterodox policies in these countries has been suggested.