پژوهشی
رها سادات رمضانیان؛ محمدطاهر احمدی شادمهری؛ محمد جواد رزمی؛ محمد حسین مهدوی عادلی
چکیده
چکیده
یکی از دغدغههای صندوقهای بازنشستگی بهعنوان نهادهای مالی بین نسلی، چگونگی سرمایهگذاری پساندازهای خرد بیمهشدگان در حوزههای مختلف است. این تحقیق به بررسی و تعیین پرتفوی بهینه سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی در گروههای عمده صنایع بورسی پرداخته است. دادههای تحقیق بهصورت روزانه، برای دوره ...
بیشتر
چکیده
یکی از دغدغههای صندوقهای بازنشستگی بهعنوان نهادهای مالی بین نسلی، چگونگی سرمایهگذاری پساندازهای خرد بیمهشدگان در حوزههای مختلف است. این تحقیق به بررسی و تعیین پرتفوی بهینه سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی در گروههای عمده صنایع بورسی پرداخته است. دادههای تحقیق بهصورت روزانه، برای دوره ۵/۱/۱۳۹۴ الی ۳۱/۶/۱۳۹۹ از وبسایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران و شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی گردآوری و جهت تجزیهوتحلیل دادهها از مدلهای مارکویتز، ارزش در معرض خطر (VaR) و نرمافزار متلب استفاده شده است. نتایج بررسی وضعیت موجود سرمایهگذاریهای صندوق تأمین اجتماعی نشان داد که 9 گروه صنایع، 93% سرمایهگذاریهای بورسی این صندوق را تشکیل میدهند. همچنین، گروههای «مواد و محصولات دارویی»، «سرمایهگذاریها» و «فلزات اساسی»، بهترتیب از بیشترین نسبت بازدهی به ریسک و گروههای «بانکها و مؤسسات اعتباری»، «فرآوردههای نفتی» و «سیمان، آهک و گچ»، بهترتیب از کمترین نسبت بازدهی به ریسک برخوردار بودهاند. نتایج برآورد مدل تحقیق نیز بیانگر این است که پرتفوی مارکویتز بهتر از پرتفوی VaR و واقعی جهت سرمایهگذاری در صندوق بازنشستگی است. علاوه براین، بر اساس پرتفوی بهینه مارکویتز، با حفظ میزان مطلق سرمایهگذاریهای بورسی، این صندوق میبایست سهم سرمایهگذاری در «مواد و محصولات دارویی» را به میزان 7%، «سرمایهگذاریها»، 2% و «فلزات اساسی»، 1%، افزایش و سهم سرمایهگذاری در «شرکتهای چند رشتهای»، 3%، «محصولات شیمیایی»، 3%، «سیمان، گچ و آهک»، 2% و «فرآوردههای نفتی»، 2%، کاهش دهد.
مقاله پژوهشی
عبدالحمید خسروی؛ حسین مرزبان؛ جعفر قادری؛ پرویز رستم زاده
چکیده
چکیدهمکانیزم انتقال پولی نشان دهنده نحوه اثرگذاری سیاست پولی بر متغیرهای کلان اقتصادی است که بر اساس آن مسیر پویای در طول زمان آنها مشخص میشود. این مطالعه بر اساس یک ساختار تعادل عمومی پویای تصادفی بیزین مبتنی بر رویکرد کینزی جدید است. در این مدل، انواع مختلف چسبندگی اسمی در معادلات ساختاری خطی شده لحاظ شده است که خطی سازی حول ...
بیشتر
چکیدهمکانیزم انتقال پولی نشان دهنده نحوه اثرگذاری سیاست پولی بر متغیرهای کلان اقتصادی است که بر اساس آن مسیر پویای در طول زمان آنها مشخص میشود. این مطالعه بر اساس یک ساختار تعادل عمومی پویای تصادفی بیزین مبتنی بر رویکرد کینزی جدید است. در این مدل، انواع مختلف چسبندگی اسمی در معادلات ساختاری خطی شده لحاظ شده است که خطی سازی حول نقطه وضعیت پایدار صورت گرفته است. در راستای تکمیل ساختار الگوی معادلات همزمان، از قاعده تیلور با نرخ بهره سایهای (مرجع)، بهعنوان ابزار پولی استفاده شده است. در این مطالعه پارامترهای الگوی خطی شده با استفاده از روش بیزین برآورد شدهاند و دادههای مورد استفاده جهت تخمین بهصورت فصلی سری زمانی در دوره (۱۹۹۰-۲۰۱۸)، میباشند. همچنین بهمنظور بررسی صحت نتایج برآورد شده از آماره زنجیره مارکفی مونت کارلو (MCMC)، و شبیهسازی متروپلیس – هستینگز استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس کانالهای مؤثر بر مکانیزم انتقال پولی ایران عبارتند از: کانالهای انتظارات، نرخ بهره، q توبین و ثروت. همچنین بر اساس نتایج شبیهسازی صورت گرفته افزایش نرخ بهره باعث کاهش در تولید، مصرف، سرمایهگذاری و نرخ کاربری سرمایه میشود.
علمی
سید عبدالحمید ثابت؛ سعید ملک الساداتی؛ مسعود صالحی رزوه؛ سید مهدی نعمتی خیرآبادی
چکیده
چکیده
این مطالعه به این پرسش کلیدی پاسخ داده است که «چگونه تئوری طراحی بازار (با تأکید بر تئوری جورسازی) میتواند به حل مسائل حوزه تأمین مالی شرکتی کمک کند»؟ لذا در ابتدا شکستهای بازار در حوزه تأمین مالی و نابازار تأمین مالی متناسب با مراحل عمر شرکتها شناسایی شد و سپس بر مبنای آن، یک مدل نظری در قالب مدلهای مفهومی برای تعیین ...
بیشتر
چکیده
این مطالعه به این پرسش کلیدی پاسخ داده است که «چگونه تئوری طراحی بازار (با تأکید بر تئوری جورسازی) میتواند به حل مسائل حوزه تأمین مالی شرکتی کمک کند»؟ لذا در ابتدا شکستهای بازار در حوزه تأمین مالی و نابازار تأمین مالی متناسب با مراحل عمر شرکتها شناسایی شد و سپس بر مبنای آن، یک مدل نظری در قالب مدلهای مفهومی برای تعیین نحوه بهرهبرداری از ظرفیتهای تئوری طراحی بازار و تئوری جورسازی در حل مسائل حوزه تأمین مالی شرکتی ارائه شد. در این راستا محدودسازی روشهای تأمین مالی شرکتی متناسب با مراحل عمر شرکتها بهمنظور شناسایی طرفین بازار، بررسی ویژگیهای تخصیصهای مالی و نیز تعیین فرضهای طراحی الگوریتمها مد نظر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد «شکست بازار» در تأمین مالی نقد شرکتهای نوپا (مراحل شروع فعالیت و اوایل فعالیت) و «نابازار» در تأمین مالی غیرنقد (تهاتری) شرکتهای رشدیافته (مراحل تثبیت و توسعه) وجود دارد. لذا بر مبنای آن 3 مدل مفهومی شامل یک مدل مفهومی تأمین مالی نقد (مبادله شرکت با منبع مالی) و دو مدل مفهومی تهاتر (مبادله شرکت با شرکت) – با لحاظ یکسویه یا دوسویه بودن بازار- طراحی شد. این مدلهای مفهومی، در اهداف طرفین برای حضور در بازار، هویت طرفین بازار، مورد مبادله و نوع مبادله، تفاوت اساسی دارد. در انتها با تأکید بر پایداری خروجیهای الگوریتمها، 4 الگوریتم جهت بهبود تخصیصهای مالی در تأمین مالی شرکتی پیشنهاد شد.
مقاله پژوهشی
عبدالرسول رحمانیان کوشککی؛ سیدمحسن عمرانی
چکیده
چکیده
اجتناب مالیاتی باعث اختلال در محیط اطلاعاتی میشود و عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به شهرت شرکت را در بین سرمایهگذاران ایجاد میکند؛ بنابراین انتظار میرود که رابطه بین شهرت شرکت و هزینه ضمنی سرمایه در شرکتهایی که از اجتناب مالیاتی استفاده میکنند، متفاوت باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل گر اجتناب مالیاتی بر رابطه بین ...
بیشتر
چکیده
اجتناب مالیاتی باعث اختلال در محیط اطلاعاتی میشود و عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به شهرت شرکت را در بین سرمایهگذاران ایجاد میکند؛ بنابراین انتظار میرود که رابطه بین شهرت شرکت و هزینه ضمنی سرمایه در شرکتهایی که از اجتناب مالیاتی استفاده میکنند، متفاوت باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل گر اجتناب مالیاتی بر رابطه بین شهرت شرکت و هزینه ضمنی سرمایه است. نمونه آماری پژوهش شامل 120 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که طی سالهای 1392 تا 1398 موردبررسی قرار گرفته است. متغیر وابسته پژوهش هزینه ضمنی سرمایه، متغیر مستقل شهرت شرکت و متغیر تعدیل گر اجتناب مالیاتی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، بین شهرت شرکت با هزینه ضمنی سرمایه و اجتناب مالیاتی با هزینه ضمنی سرمایه رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، اجتناب مالیاتی بهعنوان تعدیلگر بر رابطه بین شهرت شرکت و هزینه ضمنی سرمایه شرکتها تأثیر میگذارد. همچنین، یافتههای پژوهش نشان میدهد شرکتهای مشهورتر از هزینه سرمایه کمتری برخوردارند، زیرا شهرت بالا حاکی از کیفیت بهتر شرکت، انتقال مناسب شایستگیها و انجام کسبوکار مطابق با منافع سهامداران است. شهرت شرکت تحت تأثیر برنامهریزی مالیاتی است. به عبارتی، زمانی که شرکت درگیر اجتناب از مالیات میشود یک تأثیر منفی بر شهرت شرکت دارد؛ بنابراین انتظار میرود که اجتناب مالیاتی باعث عدم تقارن اطلاعات مربوط به شهرت شرکت شود و هزینههای سرمایه را تحت تأثیر قرار دهد.
مقاله پژوهشی
هادی کشاورز؛ محمد رضایی
چکیده
چکیده
مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر ریسک بر بازار سهام نشان میدهد که مطالعه جامعی برای بررسی تأثیر ریسک سیاسی، مالی و اقتصادی بر بورس اوراق بهادار تهران انجام نشده است؛ بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا ریسکهای سیاسی، مالی و اقتصادی بر ریسک و بازده سهام تأثیر میگذارند؟ کدام ریسک بیشترین تأثیر ...
بیشتر
چکیده
مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر ریسک بر بازار سهام نشان میدهد که مطالعه جامعی برای بررسی تأثیر ریسک سیاسی، مالی و اقتصادی بر بورس اوراق بهادار تهران انجام نشده است؛ بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا ریسکهای سیاسی، مالی و اقتصادی بر ریسک و بازده سهام تأثیر میگذارند؟ کدام ریسک بیشترین تأثیر را بر ریسک و بازده بازار سهام دارد؟ بدین منظور از شاخص بیثباتی مالی، سیاسی و اقتصادی در چارچوب روش اقتصادسنجی خود رگرسیون برداری ساختاری برای دوره 1398-1387 بهصورت ماهانه استفادهشده است. دادههای مربوط به ریسک از مجموعه داده ICRG که توسط شرکت PRS منتشر میشود، گرفته شده است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی نشان میدهد با افزایش شاخص ریسک مالی (معادل کاهش ریسک مالی) بازدهی سهام افزایش یافته است. اثر شاخص ریسک اقتصادی بر بازده سهام منفی است؛ اما ریسک بازار سهام تحت تأثیر ریسک مالی؛ سیاسی و اقتصادی نیست و تنها اثر بازده بر ریسک بازار معنیدار است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نیز نشان میدهد بهطورکلی از بین سه شاخص ریسک مالی، سیاسی و اقتصادی، شاخص ریسک اقتصادی بیشترین توضیح دهندگی را در بازده و ریسک بازدهی بازار سهام داشته است. میتوان ادعا نمود که بازار بورس اوراق بهادار تهران بیشتر تحت تأثیر متغیرهای اقتصادی است؛ بنابراین سیاستگذاری در حوزههای کلان جهت کاهش ریسک اقتصادی لازم به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
سمن هوشمندی؛ سید شمس الدین حسینی؛ عباس معمارنژاد؛ فرهاد غفاری
چکیده
چکیده
با توجه به نوسانات ارزی رخ داده در اقتصاد ایران، بازار سرمایه دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. گروه فرآوردههای نفتی در مقایسه با صنایعی که ارزآوری بالایی دارند، بیشترین سهم را در شاخص قیمت بازار سرمایه به خود اختصاص داده است. پژوهش موجود تلاش میکند اثر نوسانات نرخ ارز را بر شاخص سهام فراوردههای نفتی در بورس اوراق بهادار ...
بیشتر
چکیده
با توجه به نوسانات ارزی رخ داده در اقتصاد ایران، بازار سرمایه دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. گروه فرآوردههای نفتی در مقایسه با صنایعی که ارزآوری بالایی دارند، بیشترین سهم را در شاخص قیمت بازار سرمایه به خود اختصاص داده است. پژوهش موجود تلاش میکند اثر نوسانات نرخ ارز را بر شاخص سهام فراوردههای نفتی در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از دادههای ماهانه دوره 1398:12-1387:10 و با بهرهگیری از رویکرد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ بررسی کند. در این پژوهش از قیمت دلار در بازار آزاد بهعنوان متغیر نرخ ارز و از شاخص قیمت فرآوردههای نفتی در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان یکی از صنایع مهم ارزآور موجود در بازار سرمایه استفاده شد. از میان حالتهای مختلف الگوی مارکوف سوئیچینگ، الگوی MSIAH(2) - VAR(2) انتخاب شد. یافتههای تجربی تحقیق نشان میدهد که تنها در رژیم 1 (رژیم با نوسانات بالا)، نرخ ارز رابطه علّی شاخص سهام فرآوردههای نفتی است و افزایش نرخ ارز باعث افزایش شاخص سهام فرآوردههای نفتی شده است؛ درحالیکه شاخص سهام فرآوردههای نفتی اثری بر نرخ ارز ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد احتمال پایداری رژیم 2 (رژیم با نوسانات کم) بیشتر است.