مقاله پژوهشی
حسین عسگری آلوج؛ محمد رضا نیکبخت؛ غلامرضا کرمی؛ منصور مومنی
چکیده
چکیده
سود یکی از عوامل مهم در رشد و توسعه اقتصادی بوده و دستکاری سود هم یکی از چالشهای اساسی کارایی بازار است که محققین اغلب برای پیشبینی دستکاری سود از دادههای حسابداری استفاده میکنند؛ درحالیکه دادههای غیرحسابداری هم نقش بسزایی در پیشبینی دستکاری سود دارند. این پژوهش به توسعه مدل بنیش با متغیرهای غیرحسابداری ...
بیشتر
چکیده
سود یکی از عوامل مهم در رشد و توسعه اقتصادی بوده و دستکاری سود هم یکی از چالشهای اساسی کارایی بازار است که محققین اغلب برای پیشبینی دستکاری سود از دادههای حسابداری استفاده میکنند؛ درحالیکه دادههای غیرحسابداری هم نقش بسزایی در پیشبینی دستکاری سود دارند. این پژوهش به توسعه مدل بنیش با متغیرهای غیرحسابداری شامل عدم تقارن اطلاعاتی و رقابت در بازار محصول پرداخته است. دادههای 184شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سالهای 1386-1396 جمعآوری و دقت پیشبینی مدلهای پژوهش در کشف و شناسایی شرکتهای دستکاری کننده سود با دو الگوریتم بهینهسازی حرکت تجمعی ذرات و رقابت استعماری در ترکیب شبکه عصبی مورد مقایسه قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد دقت پیشبینی مدل پیشنهادی با الگوریتم رقابت استعماری و حرکت تجمعی ذرات به ترتیب از 55/57 به 86/63 درصد و از 71/55 به 84/59 درصد افزایش یافته است. با توسعه مدل سطح زیرمنحنی راک افزایش یافته و کاهش خطای پیشبینی در الگوریتم رقابت استعماری 31/6 درصد و در الگوریتم حرکت تجمعی ذرات 13/4 درصد است ولی همچنان نتیجه آزمون ضعیف میباشد. درواقع میزان دقت پیشبینی مدل با الگوریتم رقابت استعماری در مقایسه با الگوریتم حرکت تجمعی ذرات بهبود یافته است.
پژوهشی
محسن پورعبادالهان کویچ؛ الهام نوبهار؛ پریسا رحیمی
چکیده
چکیده
مطالبات غیر جاری بانکها تحت تأثیر عوامل مختلفی هستند که ازجمله آنها میتوان به ریسکهای کژگزینی و کژمنشی اشاره نمود. از یکسو، غالباً مشتریان پر ریسک حاضر به دریافت وام با نرخهای بهره بالاتر هستند و بانکها به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص میزان ریسکپذیری مشتریان، ممکن است بهمنظور کسب درآمد بهرهای بالاتر، ...
بیشتر
چکیده
مطالبات غیر جاری بانکها تحت تأثیر عوامل مختلفی هستند که ازجمله آنها میتوان به ریسکهای کژگزینی و کژمنشی اشاره نمود. از یکسو، غالباً مشتریان پر ریسک حاضر به دریافت وام با نرخهای بهره بالاتر هستند و بانکها به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص میزان ریسکپذیری مشتریان، ممکن است بهمنظور کسب درآمد بهرهای بالاتر، با اعطای وام به مشتریان پر ریسک، دچار ریسک کژگزینی گردند که این امر افزایش مطالبات غیر جاری را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، مدیران بانکی با حصول اطمینان از امکان انتقال ریسک فعالیت خود به سپردهگذاران یا سهامداران بانک، معمولاً دچار ریسک کژمنشی شده و اقدام به اعطای وام، بدون دقت لازم در انتخاب مشتریان میکنند و بدین ترتیب، احتمال اعطای وام به مشتریان پر ریسک افزایش یافته و در پی آن، مطالبات غیر جاری افزایش مییابد. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ریسکهای کژگزینی و کژمنشی بر مطالبات غیر جاری سیستم بانکی ایران طی دوره زمانی 1394-1387 میپردازد. بهمنظور نمایش ریسککژگزینی از شاخص نسبت درآمد بهرهای به کل وامهای اعطا شده و برای نشان دادن ریسک کژمنشی بین مدیران بانک با سپردهگذاران و سهامداران به ترتیب از شاخصهای نسبت نقدینگی و کفایت سرمایه بانکها استفاده میشود. تخمین مدل با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی نشان میدهد که افزایش درآمد بهرهای و کاهش نسبت کفایت سرمایه، تأثیر مثبت بر مطالبات غیر جاری بانکهای موردمطالعه دارد. لذا میتوان نتیجه گرفت که ریسک کژگزینی و ریسک کژمنشی بین مدیران بانک و سهامداران بر مطالبات غیر جاری سیستم بانکی ایران مؤثر میباشند، این در حالی است که شواهدی مبنی بر تأثیر ریسک کژمنشی بین مدیران بانک و سپردهگذاران بر مطالبات غیر جاری مشاهده نمیشود.
پژوهشی
محمدشریف کریمی؛ مریم حیدریان؛ مسعود چشم آغیل
چکیده
چکیده
بخش بانکی در ایران به دلیل حمایتهای دولت، هیچگاه با پدیدههایی مانند هجوم بانکی و ورشکستگی بانکها مواجه نشده است، ولی همواره با کسری و نشانههایی از بحران همراه بودهاند و حتی در سالهای اخیر این بحرانها در برخی از مؤسسات مالی نمودار شد. با توجه به اثرات اقتصادی و اجتماعی توزیع درآمد در بهبود رفاه اجتماعی و ...
بیشتر
چکیده
بخش بانکی در ایران به دلیل حمایتهای دولت، هیچگاه با پدیدههایی مانند هجوم بانکی و ورشکستگی بانکها مواجه نشده است، ولی همواره با کسری و نشانههایی از بحران همراه بودهاند و حتی در سالهای اخیر این بحرانها در برخی از مؤسسات مالی نمودار شد. با توجه به اثرات اقتصادی و اجتماعی توزیع درآمد در بهبود رفاه اجتماعی و ارتباط آن با بحرانهای مالی ازجمله بحران بانکی، در این مطالعه تلاش بر آن است به بررسی اثرات نابرابری درآمدها بر بحران بانکی در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1398-1359 پرداخته شود. لذا از متغیرهای ضریب جینی برای شاخص نابرابری درآمد و از نسبت حجم اعتبارات به تولید ناخالص داخلی برای شاخص بحران بانکی و همچنین با بهرهگیری از رویکرد خودرگرسیون با وقفههای توزیعی کراندار استفاده شده است. نتایج برآورد مدل در کوتاهمدت حاکی از نبود رابطه معناداری بین متغیرهای مستقل و وابسته بود ولی در بلندمدت این روابط معنادار برقرار هستند. بهگونهای که افزایش نابرابری درآمدی در ایران، موجب افزایش اعطای تسهیلات، افزایش بدهیهای بانکی و درنتیجه بروز بحران بانکی شده است. نمودارهای ثبات مدل نیز نشان از وجود ثبات ساختاری در مدل برآوردی هستند.
پژوهشی
مجید دشتبان فاروجی؛ عبداله خوشنودی؛ عظیم نظری
چکیده
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثر نااطمینانی سیاست پولی و درآمد سرانه بر حق بیمه در ایران است. تئوریهای اقتصادی بهوضوح اثر نااطمینانی سیاست پولی را بر حق بیمه نشان نمیدهند، لذا مسئله مذکور اساساً یک مسئله تجربی است. ازاینرو، با ارائه یک مدل تجربی، اثر نامتقارن نااطمینانی سیاست پولی بر حق بیمه سرانه در ایران با استفاده ...
بیشتر
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثر نااطمینانی سیاست پولی و درآمد سرانه بر حق بیمه در ایران است. تئوریهای اقتصادی بهوضوح اثر نااطمینانی سیاست پولی را بر حق بیمه نشان نمیدهند، لذا مسئله مذکور اساساً یک مسئله تجربی است. ازاینرو، با ارائه یک مدل تجربی، اثر نامتقارن نااطمینانی سیاست پولی بر حق بیمه سرانه در ایران با استفاده از الگوی خودتوضیحی با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) در بازه زمانی 1350-1397 آزمون گردید. برای این منظور، ابتدا نااطمینانی سیاست پولی با استفاده از الگوی EGARCH استخراج شد و به تغییرات مثبت و منفی تجزیه گردید. نتایج حاصل از برآورد ضرایب بلندمدت تغییرات مثبت و منفی نااطمینانی سیاست پولی بر حق بیمه سرانه نشان میدهد هر دو ضریب بلندمدت نامتقارن، منفی و معنیدار هستند. همچنین، در بلندمدت رابطه مثبت و معنیداری بین درآمد سرانه و حق بیمه سرانه کل وجود دارد. در کوتاهمدت رابطه معنیداری بین تغییرات مثبت نااطمینانی و حق بیمه سرانه در ایران وجود ندارد، اما با یک وقفه، رابطه مثبتی بین این دو وجود خواهد داشت. درعینحال، در کوتاهمدت رابطه منفی و معنیداری بین تغییرات منفی نااطمینانی و حق بیمه سرانه وجود دارد، اما با یک وقفه، این رابطه معنیدار نیست.
مقاله پژوهشی
فهمیده فتاحی؛ افسانه حسین زاده؛ صمد حکمتی فرید
چکیده
چکیدهدر مطالعه حاضر به بررسی اثرات متقارن و نامتقارن سیاست مالی و توسعه تجارت بر توسعه مالی در ایران طی دورۀ زمانی 2017-1973 پرداخته شده است. برای بررسی اثرات متقارن از روش جوهانسن- جوسیلوس استفاده شده و همچنین برای بررسی اثرات نامتقارن از رهیافت خودرگرسیو با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شد. نتایج روش متقارن نشان میدهد که در ...
بیشتر
چکیدهدر مطالعه حاضر به بررسی اثرات متقارن و نامتقارن سیاست مالی و توسعه تجارت بر توسعه مالی در ایران طی دورۀ زمانی 2017-1973 پرداخته شده است. برای بررسی اثرات متقارن از روش جوهانسن- جوسیلوس استفاده شده و همچنین برای بررسی اثرات نامتقارن از رهیافت خودرگرسیو با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شد. نتایج روش متقارن نشان میدهد که در بلندمدت، افزایش مخارج دولت و تورم اثر منفی و معنیدار بر توسعه مالی دارند. همچنین نتایج بیانگر این است که توسعه تجارت اثر مثبت و معنیداری بر توسعه مالی دارد. نتایج مربوط به الگوی ECM نیز نشان میدهد که در هر دوره 078/0 از عدم تعادل یا خطای کوتاهمدت به سمت تعادل بلندمدت تعدیل میشود. همچنین، نتایج روش (NARDL) نشان میدهد که شوک مثبت مخارج دولت اثر منفی و شوک منفی مخارج دولت اثر مثبت و معنیدار بر توسعه مالی دارد. همچنین، شوک مثبت توسعه تجارت اثر مثبت و شوک منفی توسعه تجارت اثر منفی بر توسعه مالی دارد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که تورم اثر منفی و معنیدار بر توسعه مالی دارد. درنهایت، نتایج آزمون والد هم نشان میدهد که اثر شوکهای مخارج دولت و توسعه تجارت هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت نامتقارن هستند.
پژوهشی
مهدی قائمی اصل؛ صادق بافنده ایمان دوست؛ مسعود محمدی
چکیده
چکیده
اهمیت رقم سود گزارششده برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی، انگیزه دستکاری این رقم را برای مدیران بنگاه که گزارشگری مالی را نیز بر عهدهدارند ایجاد میکند. این اقدام به مدیریت سود تعبیر میشود و بر کیفیت سود و قابلیت اتکا به گزارشهای مالی اثرات منفی خواهد داشت. حجم منابع در اختیار بانکها و حساسیتهای خاص عملکردی ...
بیشتر
چکیده
اهمیت رقم سود گزارششده برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی، انگیزه دستکاری این رقم را برای مدیران بنگاه که گزارشگری مالی را نیز بر عهدهدارند ایجاد میکند. این اقدام به مدیریت سود تعبیر میشود و بر کیفیت سود و قابلیت اتکا به گزارشهای مالی اثرات منفی خواهد داشت. حجم منابع در اختیار بانکها و حساسیتهای خاص عملکردی آنها اهمیت توجه به رقم سود گزارششده در این صنعت را مضاعف مینماید. در این پژوهش برای سنجش شاخص مدیریت سود از مدل کاسنیک بهعنوان مدل سازگار با صنعت بانکداری در ایران در چارچوب یک الگوی نامتوازن از دادههای ترکیبی استفاده گردیده است. سپس با استفاده از این شاخص، ابزار عمده مورداستفاده مدیران برای مدیریت سود در نظام بانکی با تخمین مدل کورنِت معرفیشده است. نتایج پژوهش ضمن تأیید استفاده مدیران بانکی از شیوههای مدیریت سود حکایت از آن داشته است که متغیر هزینه مطالبات مشکوک الوصول (LLP) سهم بیشتری در مقایسه با متغیر (STGL) در توضیحدهندگی شاخص مدیریت سود ایفا نموده و عمدتاً توسط مدیران برای مدیریت سود در نظام بانکی به کار رفته است. به عبارتی مدیران برای دستکاری رقم سود گزارششده بیش از آنکه از درآمد داراییهای مالی و سرمایهگذاریها (STGL) بهره برده باشند از رقم هزینه مطالبات مشکوک الوصول (LLP) بهره جستهاند.